لا لا بخواب دنــــیا خسیســــه
درباره
شعر ,
لا لا بخواب دنــــیا خسیســــه
خوشا دردی که درمانش تو باشی
خوشا راهی که پایانش تو باشی
رو سنگ قبرم بنويس
مي خوام برم پا ندارم
مي خوام نرم جا ندارم
ز بس هی درس رابلغور کردم
دوچشم تیز خود را کور کردم
دختري هستم به سن سی و سه
فارغ از درس و کلاس و مدرسه
بی همگان بسر شود ، بی تو بسر نمیشود
این شب امتحان من چرا سحر نمیشود ؟!
اتل متل یه مورچه
قدم می زد تو کوچه
آن کس که بداند و بداند که بداند
باید برود غاز به کنجی بچراند
کالجا وصف توگویم،که زخاك وبی نمایی
بکنم مملکت اگه،که تو نوري وپیامی
اهل دانشگاهم
رشته ام الافیست
عجب رسمیه رسم زمونه
خونه مون عیدا پر مهمونه
الهی تو بمیري من نمیرم
سر قبرت بیام پارتی بگیرم
دوباره شب شد و من بیقرارم
کانکتکن زود بیا در انتظارم
تعداد صفحات : 8