دختری گفت:
من عاشقت هستم، گفتم:
لیاقت شما برادرم است که از من زیباتر است
و پشت سره شما ایستاده،
دخترک برگشت و دید کسی نیست!
گفتم: تو اگر عاشق بودی پشت سرت را نگاه نمیکردی...
دختری گفت:
من عاشقت هستم، گفتم:
لیاقت شما برادرم است که از من زیباتر است
و پشت سره شما ایستاده،
دخترک برگشت و دید کسی نیست!
گفتم: تو اگر عاشق بودی پشت سرت را نگاه نمیکردی...
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی ...
اونی که زود میرنجه
زود میره، زود هم برمیگرده.
اما اونی که دیر میرنجه
دیر میره، اما دیگه برنمیگرده.
هستند
کسانی که روی شانه هایتان گریه میکنند
و وقتی شما گریه میکنید دیگر وجود ندارند.
از درد های کوچک است که آدم می نالد
وقتی ضربه سهمگین باشد، لال می شوی.
به یک جایی از زندگی که رسیدی
می فهمی رنج را نباید امتداد داد
باید مثل یک چاقو که چیزها را میبرد و از میانشان میگذرد
از بعضی آدمها بگذری و برای همیشه تمامشان کنی.
بزرگترین مصیبت برای یک انسان این است که
نه سواد کافی برای حرف زدن داشتهباشد
نه شعور لازم برای خاموش ماندن
مهم نیست که چه اندازه می بخشیم
بلکه مهم این است که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود دارد.
وسعت دوست داشتن همیشه گفتنی نیست، گاه نگاه است و گاه سکوت ابدی.
شاید کسی که روزی با تو خندیده است را از یاد ببری، اما هرگز آنرا که با تو اشک ریخته است را فراموش نخواهی کرد.
توانایی عشق ورزیدن؛ بزرگترین هنر جهان است.
به یک جایی از زندگی که رسیدي می فهمی
اگر بتوانی دیگری را همانطور كه هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی؛ عشق تو واقعی است.
همیشه وقتی گریه می کنی اونی که آرومت میکنه دوستت داره اما اونی که با تو گریه میکنه عاشقته.
به یک جایی از زندگی که رسیدي می فهمی
همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود "
-یک کم کنجکاوی پشت" همین طوری پرسیدم "
-قدری احساسات پشت"به من چه اصلا "
-و اندکی درد پشت" اشکالی نداره" هست.
به یک جایی از زندگی که رسیدي می فهمی
كسي كه دوستت داره، همش نگرانته...
به خاطر همين بيشتر از اينكه بگه دوستت دارم ميگه مواظب خودت باش
هر آنکس عاشق است از جان نترسد
یقین از بند و از زندان نترسد
دل عاشق بود گرگ گرسنه
که گرگ از هی هی چوپان نترسد
تقدیم به تمام عاشق های واقعی گر چه عشق واقعی ......اگر عاشق واقعی رو دیدین بگین به ما هم یه سر بزنه
گشتم نبود نگرد نیست
اگر دو نفر لبه پرتگاهي باشند كدومشون رو نجات ميدي :
1-اوني كه خيلي دوستش داري ؟
2-يا اوني كه خيلي دوستت داره ؟
باید بدجنس باشی ,تا عاشقت باشن...
باید خیانت کنی ,تا دیوونه ات باشن....
باید دروغ بگی ,تا همیشه تو فکرت باشن؟؟؟
باید هی رنگ عوض کني ,تا دوسِت داشته باشن!!!
اگه ساده ای, اگه باوفایي, اگه یک رنگی...
همیشه تنهایی..........
فرشته ای نزد مردی آمد و گفت: امشب هر چه آرزو کنی برآورده خواهد شد.
مرد جواب داد: اقیانوس آرام را برایم آسفالت کن!!!!!
فرشته گفت:کار بسیار سختی است چیزی دیگر بخواه..
مرد گفت: پس کمک کن که زن ها را بشناسم.
فرشته مدتی مکث کرد و گفت...اقیانوس را چند بانده میخواهی؟؟؟؟؟!!!!!!!!
خدایا...
خیلی ها دلمو شکستن؛دیگه تحمل ندارم...
شب بیا باهم بریم سراغشون...
من نشونت میدم؛
تو ببخششون!
پسری دختر زیبایی رو تو خیابون دید.....
شیفته اش شد....
چند ساعتی با هم تو خیابون قدم میزدند ک یهو یه مازراتی جلوی پاشون ترمز کرد......
دختره ب پسر گفت:
خوش گذشت اما من همیشه نمیتونم پیاده راه برم...........کار نداری؟؟
بای.....!!!!!!
دختره نشست تو ماشین....
راننده بهش گفت: خانوم ببخشید میشه پیاده شید؟؟؟؟؟من راننده این اقا هستم....
از مردمانی که بودنشان را ادعا میکنند...
و از زمانه که محبت طلب کردم و هیچ نبود...
نه دستی...
نه دوستی...
و باز هم تنهایی...!!!؟؟؟
امشب به استقبال خواب میروم
دستان رویایت را میگیرم
باخود به خوابم میبرم
میخواهم تاصبح برایت عاشقانه بگویم
درد دل کنم
به چشمان عاشقت خیره شوم
و برایت بگویم ناگفته هایم را ، بگویم برایت
مدتهاست شانه هایت آرامش سرم شده اند
نگاهت نور چشمانم شده اند
و صدای نفس هایت آرامش بخشترین موسیقی ام شده است
کاش این خواب تمام نشود....
عادت ندارم درد دلم را ،
به همه کس بگویم ..! ! !
پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم.. ،
تا همه فکر کنند . . .
نه دردی دارم و نه قلبی
می خــــــــواهـــــــــم بـــــه یاد مـــن
باشــــــــی اگـــــــــــر تــــو به یاد من باشی
عین خــــیالم نیست که هـــــمه فراموشم کنند.......................!
دلت که گرفت دیگر منت زمین را نکش
راه آسمان باز است پر بکش
او همیشه آغوشش باز است
نگفته تو را می خواند
اگر هیچکس نیست خدا که هست
هی غریبه...
رو کسی دست گذاشته ای که همه ی دنیای من است...
بی وجدان آنقدر راحت به او نگو عزیزم!!!
سر خاک من...!!
اونی که بیشتر اذیتم کرد بیشتر گریه میکنه...!!
اونی که نخواست ما رو بالاخره میاد دیدن جسدم...!!
اونی که حتی نیومد تولدم زیر تابوتمو گرفته...!!
اونی که سلام نمیکرد میاد برای خدافظی...!!
عجب روزیه اون روز...!!
حیف که اون موقع خودم نیستم...!!
دقـت کـردی تـو ایـن فـیلمای اکـشن تـا قـهرمان داسـتان کـنترل هـمه چـی دسـتشه و میـخواد همـه رو نـابود کـنه طـرف مقـابل مـیاد میـگه نـامزدت دسـته مـاس اگـه اونـو مـیخوای بـاید تـسلیم شـی اونـم فـِرت تـسلیم مـیشه گـند مـیزنه بـه داســتان؟!!! ............................................................................................................................................................................................................... فانتزی من اینه:
به طرف بگم جدا شیم بعد محکم بزنه تودهنم و بگه خفه شو کصافطه خر بیا بغلم....
ولی همیشه از شانس بده من طرف میگه اوکی هرجور راحتی... ...............................................................................................................................................................................................................
یه موقعی تومراسم عقد سکه میدادن بعدش نیم سکه...بعدش ربع سکه...بعد سکه یک گرمی و پارسیان شد..اینجوری که پیش میره زمان ازدواج ما بهمون کارت صد افرین میدن.
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟
مدرک دیپلمم اینجاست ولی کار کجاست؟
هر کجایی که من مدرک خود را بردم
پاسخ این بود که یک پارتی پولدار کجاست؟
روز و شب هر چه دویدم پی همسر گفتند
از برای چو تویی همسر و غمخوار کجاست؟
پدر دختره تا دید مرا با فریاد
گفت اوٌل تو بگو درهم و دینار کجاست؟
خانه در جردن و شمران چه داری بچه؟
پست و عنوان و یا حجره و انبار کجاست؟
ست الماس و گلوبند زمرد که به آن
بکند دختر من فخر در انظار کجاست؟
یک عدد بنز مدل 98 دو در
تا کند فیس در آن در بر اغیار کجاست؟
اعتیاد ار که نداری و سلامت هستی
برگی پاکی ژن از دکتر و بهیار کجاست؟
هر چه فریاد زدم حرف مراکس نشنید
که به دادم برسد؟ گوش بدهکار کجاست؟
نیست چون بهر جوان عیب اکنون حمٌالم
توی میدان بکنم باربری، بار کجاست؟
مدرک دیپلم خود را بفروشم به دو پول
ایهالناس بگویید خریدار کجاست؟
شلوارا کوتاهه، مانتوها چسبونه
دوهزارتا لیلی واسه هر مجنونه
من چهقد خوشبختم همهچی آرومه
مانتوها چسبونن، همهچی معلومه!
بگو این آرایش تا ابد پابرجاس
حالا که خطچشم تو نگاهت پیداس!
من چهقد خوشبختم زندگی آسونه
زندگی شیرینه همهچی ارزونه
همهچی آرومه غصهها خوابیدن
پول خوبی میدن واسهی زاییدن!
ما چهقد خوشبختیم همهچی آرومه
چهکسی بیکاره؟ چه کسی محرومه؟
غول بدبختی رو غول خوشبختی خورد
هرچی که مشکل بود همه رو لولو برد!
قاضیا بیکارن زندونا تعطیله
پایهی میز کسی نیست کلی میله
شیشهی نوشابه جز واسه خوردن نیست
کار وانت غیر از پرتقال بردن نیست!
تو خیابون غیر از لیلی و مجنون نیست
روی هیچ دیواری قطرههای خون نیست
نیست اصلا سانسور سایتها فیلتر نیست
توی میزگردا پشت هم زرزر نیست!
اونقَدَر خوشبختم اونقَدَر خوشحالم
که به بعضیجاها وازلین میمالم!
زده زیر دلمون خوشی ِ افراطی...
من نخوردم چیزی یا نکردم قاطی!
از چی بگــــم برات ؟ شاید قصه دوس داری قصهء امتحان تو دانشــگاهِ روستایی
اگه قصه تلخه ، مثه چایی تو استکانِ بد ترین جای دنیا ، سالنِ امتحانِ
که نشستند مثه بُــز و هی میگن کاشکی یه مراقبِ خوب جای این لجن داشتیم
رضا برگـشــت ، از بغلی جوابِ گرفت یهو مراقب پرید روش تقلبو گرفت
اون مراقـبِ بد ، با داد و فریاد گفــت زود برو بیرون ، ولـی دَرَم قفل بود …
بدبخــــت شدم ، تقلبُ گرفت ازم ایـــــزد ای کاش جای گرفتنش، یکم منو میزد
اون دانشجو مُـــرد ، در راه کلاسـی که مراقبـش دل نداره ، مثـه پلاسـتیکه
اصَـن سیـنگل میخواد، دفتـرو کتابُ ببـنده دیگه درس نمیخونه، میگه مدرک کیـلو چنده
از چی بگـــــــــم؟ استادی که خیلی خوشگله یا جوابِ ســؤالی که خیلی مشگله؟
یا اون مراقـب که تقـلـبُ هی کِــــــش بده دلم میخواد با خوار مادرش وفقش بده
هی گفت جاتُ عــوض کنُ من حوصله کــردم تـــو سالن امتحانات یه مُدلِ برده ام
یـهـو دیـدی برگـهء امتــحانُ ذره ذره کــردمُ کارِ خودمــو خودشــو یه سَــــره کردم
اگــــــــر مـــے بــیــنــــے❤ هــنـــــــوز تــنــهــــــام ...
بـــــــﮧ خــــــاطـــــــــر عــشـــــق تــــــو❤ نــیــســـت !!❤
مــن فــقـــــــط مـــــے تــــــرســـــــم ؛
مــــے تـــــــرســـــــم هـــمـــــــﮧ ❤مــثـــــــــــل تــــــو❤بـــــاشــــــنـد . . . !!
اینجا دختر که باشی...
با باورهایت بازی می شود...
سر به زیر باشی و معصوم تو را محکوم می کنند به دهاتی بودن...
مدرن باشی و امروزی محکوم می شوی به بی خانواده بودن...
اینجا دختر که باشی...
وقتی هیچ توجهی به پسر نکنی می گویند:بد شکست خورده است!!!
وقتی برای حرف پسر تره خرد می کنی و اهمیت قائل می شوی می گویند:
کارش همین است!!!
اینجا دختر که باشی...
هوا تاریک نشده باید خانه باشی.....
پسر نیستی که نیمه شب هم بیایی بگویند:مرد شده...
دنبال یک لقمه نان حلال است!!!
اینجا دختر که باشی
بخواهی با دلیل و منطق حرف بزنی می گویند:بس است دیگر!
قدیم از دیوار صدا در می آمد...
از دختر نه!!!آخرالزمان شده...
پسر نیستی که بگویند دیگر می تواند گلیمش را از آب درآورد...
اینجا دختر که باشی...
نهایت تفریحات سالم زندگی ات رفتن به سینماست با دوست قدیمی ات
پسر نیستی که آخر هفته با دوستان هوس شمال رفتن به سرت بزند...
اینجا دختر که باشی...
زود ازدواج کنی می گویند:هول بود...می ترسید قحطی پسر شود!!!
دیر که ازدواج کنی می گویند:ترشیده بود!!!
پسر نیستی که زود ازدواج کنی بگویند:با خدا بود...می خواست به گناه نیوفتد...
و دیر ازدواج کنی بگویند:فهمیده بود!!!میخواست مرد شود بعد خانواده تشکیل دهد...
اینجا دختر که باشی...
با باورهایت بازی می شود...
باور کن...
تا حالا شده خیلی دلتنگ صدای یه نفر باشی
اما....
چون نمی تونی بهش زنگ بزنی...
با یه شماره ی ناشماس باهاش تماس بگیری
که....
فقط "الو" گفتنش رو بشنوی؟
یک نخ تنهایی به یاد تمام دل مشغولی هایم …
یک نخ سکوت به یاد حرفهایی که همیشه قورت داده ام …
یک نخ بغض به یاد تمام اشک های نریخته …
کمی زمان لطفا ، به اندازه یک نخ دیگر ، به اندازه قدم های کوتاه عقربه …
یک نخ بیشتر تا مرگ این پاکت نمانده
پاهایم را میگویم...
دیگر تاب سنگینی نگاهت را ندارد....
میترسم همین روزها کمرم هم بشکند...
حواست هست تنها نگاهت چه بر سر من می آورد!!!
باران باشد...تو باشی...و یک خیابان بی انتها!!!!
دستانت که در دستم باشد...
با همه ی دنیا خداحافظی می کنم...!
می آیی . . . می روی . . . و فقط یک سلام . . .
و گاهی یک خداحافظی . . . نه . .. این انصاف نیست .
من و یک دنیا عشق . . . تو و یک دنیا بی تفاوتی . .
این تو نیستی که مرا از یاد برده ای
این منم که به یادم اجازه نمیدهم
حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند
صحبت از فراموشی نیست
صحبت از لیاقت است !!!
خوش ب حالت آدم........خودت بودی و حوایت....
کسی نبود ک حوایت را هوایی کند....
برای بودنت میمانم و برای دیدنت میمیرم...
باش تا بمانم و بمان تا نمیرم...
دم اونایی گرم که تو دل ما نشستن
نه کرایه میدن نه پیاده میشن
خدایا؟
کمی بیا جلوتر...
میخواهم درگوشت چیزی بگم...
این یک اعتراف است...
من
بی او
دوام نمی آورم
دلتـــــو شکست؟
بهت دروغ گفت؟
دوست نداشت؟
...
بیخیال عزیــــزم!!
لیــاقـــــــــ ــتت رو نداشته..
دنیا همینجوری نمیمونه;
یـــه روزی.. یــــه جایی ..یــه جوری عاشق میـــشه که,
خودش میفهمه با دلت چیکار کرده و
همین که روی برگشتن نداره خودش بــــزرگترین
زجـــــــــــــ ـــــــره براش...
دردمن چشمانی بود که به من اشک
هدیه میدادو به دیگری به چشمک...
تعداد صفحات : 6